نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((دیوانه))

دیوانه ترین حس تو را درد کشیدم 

بر بام دلم نقش تو را سرد کشیدم 

آخر که تو ای میوه ممنوعه چرا من 

در قاب دلم عکس تو را زرد کشیدم 

حوا  شدی  در  آینه  تالار  دلم  باز 

آدم نشد آن آدمو یک مرد کشیدم 

رفتی و به شیرینی لب های تو سوگند 

روز های بدونت همه را فرد کشیدم 

این فاصله بین منو تو هم چو هبوطی 

ترسیم دو چشمان تو را طَرد کشیدم 

در خلسه آغوش تو من زاغه نشینم 

تصویر دو ابروی تو را رعد کشیدم 

مجنون به بیابان زده ام در پی لیلی 

عطارمو دیوانه ای شب گرد کشیدم 

آنگاه که شکست عهد میان منو حوا 

روی  همه  خاطره ها  گرد  کشیدم 

 

((غزلیات فرشید شریفی ))

تاریخ خلق اثر ۱۴۰۰/۱/۱

 



:: برچسب‌ها: حافظ , مهرادجم , شهریار , مولانا , عکس , طبیعت , عکس منظره , استادشهریار , تتلو , فرشیدشریفی , دار , دیوان , گلستان , شیراز , ایران , شاعر , شعر , غزلیات , غزل , ابی , هایده , شجریان , ترانه , داستان , پیام عاشقانه , جک , طنز , ربایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 18 تير 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

(( آنچه لایق نبوود )) 

آمد و زمزمه در گوش من آغاز نمود 

نم نمک جای خودش در دل من باز نمود 

با کلامی که نشان می دهد از سر درون 

گفت از عشق و برای دل من ناز نمود 

دست در کوک دلم برد ، به امیال خودش 

زیر لب زمزمه در گوش من آواز نمود 

معنی نغمه چنین بود که در عمق وجود

کودکی در پس و پنهان من احراز نمود 

با همه رندی من ، سادگی کردم به غلط

اعتماد کردم و دل دادم و پر باز نمود 

لحظه ای خود به خودم امد و دیدم که تهی 

هر چه من بود به او دادم و پرواز نمود 

عرش را فرش خودم کردم و او در ملکوت 

حکم قتل منو احساس من ابراز نمود 

شک مباد لایق هر کس نبوود عرش فلک 

آه عجب ، در پر طاووس چقدر راز نمود 

((غزلیات فرشید شریفی ))

۴۰۲٫۴٫۳

 



:: برچسب‌ها: حافظ , مهرادجم , شهریار , مولانا , عکس , طبیعت , عکس منظره , استادشهریار , تتلو , فرشیدشریفی , دار , دیوان , گلستان , شیراز , ایران , شاعر , شعر , غزلیات , غزل , ابی , هایده , شجریان , ترانه , داستان , پیام عاشقانه , جک , طنز , ربایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 تير 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((من هی کاش های بعد از تو ))

منو این لحظه های بیتابی 

تو از این حال من چه میدانی ؟ 

منو هی بغض های شب هنگام 

منو شب خواب های تکراری 

یک بهانه برای بغض کردن 

بی تو چشمم در اوج بیداری 

تا به کی بغل کنم خود را 

هی در این شبای تنهایی 

من به کابوس مرگ مشکوکم 

ای اجل پس چرا نمی ایی؟ 

تو این روزهای دل سنگی 

منو قاب و عکس و دلتنگی 

منو ای کاش های بعد از تو 

تو و ان لحظه ها که در خوابی 

راز عشق و بندگی این است : 

منو شب خواب های تکراری 

یک بهانه برای بغض کردن 

بی تو چشمم در اوج بیداری 

(( غزلیات فرشیدشریفی )) 

تاریخ سروده شده ۴۰۱/۴/۲۸ 



:: برچسب‌ها: حافظ , مهرادجم , شهریار , مولانا , عکس , طبیعت , عکس منظره , استادشهریار , تتلو , فرشیدشریفی , دار , دیوان , گلستان , شیراز , ایران , شاعر , شعر , غزلیات , غزل , ابی , هایده , شجریان , ترانه , داستان , پیام عاشقانه , جک , طنز , ربایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 224
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 تير 1401 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

تجارت عشق   

می ترسم از اینده این عشق ، از حالو روز مردمان شهر 

از نسل قبل تا نسل دل مرده ، بر باد داده دودمان شهر 

از یک پسر با خانه ای خالی ، از لیلی یان کافه و پارتی 

از حاکمان و حکم مرغابی ، از سفرهای خادمان شهر 

اینجا بهشتی را نمی بینم ، اینک جهنم مانده با مردم 

سوت دلانی را نمی بینم ، اینجا فرو ریخت راندمان شهر

حوا تجارت می کند با عشق ، ادم ضیافت دار هر پارتی 

لیلی و مجنونی نمی اید ، پس کو کجا رفت رادمان شهر 

رفتم ولی با کوله بار درد ، حالا که جای مرد اینجا نیست

ترسی درونم میزند فریاد ، ای مردمان کو همدمان شهر 

در انعکاس مبهم وحشی ، در خاتراطی که به جا مانده 

باید گریخت از شهر بی احساس ، تا غم بماند یادمان شهر

 

((غزلیات فرشیدشریفی))

۱۴۰۰/۹/۱۱

 


:: برچسب‌ها: حافظ , مهرادجم , شهریار , مولانا , عکس , طبیعت , عکس منظره , استادشهریار , تتلو , فرشیدشریفی , دار , دیوان , گلستان , شیراز , ایران , شاعر , شعر , غزلیات , غزل , ابی , هایده , شجریان , ترانه , داستان , پیام عاشقانه , جک , طنز , ربایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 22 دی 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((عابر ))

تو پاییز تو بارون قدم می زنم 

رو برگ خیابون قدم می زنم  

یه وقتایی اینقدر بدٍ حال من 

کا تا پای کارون قدم می زنم 

شبی میروم تا ببینم که صبح 

به تالاب هامون قدم می زنم 

دلم تنگ دستاتٍ وقتایی که 

تو برف زمستون قدم می زنم 

یه چشمی زدم بر همو میروم 

بهار و تابستون قدم می زنم 

چه تلخ که من مدتی بعد تو 

ببینم که با اون قدم می زنم 

سروده شده در تاریخ ۱۴۰۰/۹/۸ 

 

((غزلیات فرشیدشریفی ))



:: برچسب‌ها: حافظ , مهرادجم , شهریار , مولانا , عکس , طبیعت , عکس منظره , استادشهریار , تتلو , فرشیدشریفی , دار , دیوان , گلستان , شیراز , ایران , شاعر , شعر , غزلیات , غزل , ابی , هایده , شجریان , ترانه , داستان , پیام عاشقانه , جک , طنز , ربایی , ,
:: بازدید از این مطلب : 289
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 آذر 1400 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((خواب))

نذار خواب تو هرشب عذاب من باشد
به صبح صورت نازت سراب من باشد
نذار تا دم مردن برای چرتکه من
زمان ضریب تمام حساب من باشد
به انتظار تو چشم به در که می آیی
ولی نیامده حالت خراب من باشد
به خود بیایی ببینی که دیر شده اما
تمام دارو ندارد غیاب من باشد
گهی به خلوتت آید خیال بودن من
گهی نگاه تو تنها به قاب من باشد
سفر بهانه خوبیست که بعد رفتن تو
هر آنچه از تو سرودم کتاب من باشد

۱۳۶۰/۸/۲۳



:: برچسب‌ها: حافظ , تتلو , سعدی , مهرادجم , دیوان , افسانه , رمان , طبیعت , عکس طبیعت , خیام , مولوی , همایون شجریان , رضاصادقی , شهریار , فرشیدشریفی , ابی , رضابهرام , مولوی , دیوان , شعر , پیام عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 195
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 23 آبان 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((شهريور))

درونم بي تو در يك اتش هولناك مي سوزد 

تمام  ريشه هاي  باورم  نمناك  مي سوزد

مرا هر شب خيال خواب هاي سردو اشفته

چو ققنوسي درون لانهاي غمناک مي سوزد

گذشت و چند روزي بعد تو با خاطراتت هي

نهانم كودكي با چهرهاي خوفناك مي سوزد

ز داغ فرقتت از چشم هايم سيل اشك جاري 

جهاني در شُعاي ديده ام وهمناك مي سوزد 

دران شب هاي شهريور همه ابستن غم شد 

غزلهايي كه درانديشه ام  بيمناك  مي سوزد 

گهي در لا به لاي پيچ و تاب يك شب خرداد 

درونم  اضطراب  مُهلكي  دردناك ميسوزد

مرا  همچون نخ سيگار بهمن  بين  دستانت 

به سراتش كشيدي پيكرم سوزناك مي سوزد

تو ان  نيلاي  باراني كه در  انديشهام  گاهي 

چنان اتشفشان خفته اي خشمناك ميسوزد 

به پايان مي رسد اين روزهايم همچو كابوسي

كه جانم در سكانس صامتي ترسناك ميسوزد 

 

((غزلياتفرشيدشريفي))

سرودهشدهدرتاريخ 

١٣٩٨/٨/٨

ساعت 

١٢:٣٠شب



:: برچسب‌ها: شهريور , خرداد , بهمن , نيلايباران , طبيعت , اشعار , غزليات , شعر , هنر , رمان , داستان , سعد , مولوي , خافظ , شهريار , استادشهريار , مولانا , فرشيدشريفي , مناظره , ادبيات , نويسنده , خواننده , ربايي , مسنوي , شعرنو , سهراب , ,
:: بازدید از این مطلب : 214
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 آذر 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((ميلاد))

 

خالي ترازيك پوچ بيهوده 

جامانده دراحساسي الوده 

ويران شده خشت وجودمن 

معمارييم  از  بيخ  شالوده 

دي رفت ، امد شانزده بهمن

زادروز غمناكم پراز دوده 

هيچكس نميداند چقدارام

خوابيده بخت من چه اسوده

رزم يست بين باور و ترديد

جنگي ميان حذب اين توده

پيچيده در خود بند افكارم 

چون رشته هاي سرد فالوده 

ول كن تمام من، جهانت را 

هركس تو را، يك جورازموده

ميلاد و زادروزت مبارك باد 

اي خسته ، تنهاي خوابالوده

 

درتاريخ١٣٩٧/١١/١٥

((غزليات فرشيدشريفي))



:: برچسب‌ها: عكس , مناظره , منظره , حافظ , ديوان , سعدي , اشعار , غزليات , شهريار , رومان , بوستان , گلستان , ابي , داريوش , رضابهرام , شمس , خيام , پيام , شعر , امس , ,
:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 20 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((ترسيم خيال))

به تصوير قشنگت

دل

ميبندم 

به ان زيبايي لبهاي ارامت  

به يك تشبيه سبز با تو بودنها 

هميشه چشم به چشمان تو بستن ها 

واينگونه خيالم را به شهد چيدن يك  

بوسه از لبهاي زيبايت مي ارايم  

من از افسانه ها  

از ترس ابهام جداي ها  

من از شيرين و فرهادها 

ميان خطت ترسيم خيال وحشت ليلي  

كه اينگونه براي حال مجنونش  

ز شهد جام زهر آلود ناكامي ... 

من از افسانه شيداي شيدايي 

از ان تقدير بي فرجام تنهايي  

از ان چه بار الاها تو به من دادي  

نمي ترسم 

من از بودن ميان باور و ترديد...

مي ترسم 

 

((فرشيدشريفي)) 

 

١٧/٥/١٣٩٤

درساعت١:٢٦شب



:: برچسب‌ها: شعرنو , فرشيدشريفي , شعر , متن زيبا , طبيعت , طبيعت زيبا , اخوان , حافظ , شهريار , خيام , داستان , رمان , سهدي , ديوان , فال , فال حافظ , ابي , تصاوير , اشعار , غزليات , غزل , ,
:: بازدید از این مطلب : 230
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 8 مرداد 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((حسرتناب))

 

منو يك پاكت سيگار و دوتا پيك شراب 

همرَهِ غصه و تنهايي و يك نبض سراب

هي نشستيم زديم پيك به پيك خنديديم 

تا به جايي رسيديم ، شديم مست وخراب

لحظه اي غصه به تنگ امد و با لهن عجيب 

داد و اي داد كه ما را به تو بيچاره چه كار  

خنده  مستي  غم  با  كمي اندوه و  غبار 

نظري كرد به چشمي كه شده خيسو  پُرآب 

ناگهان از پس غم بغض پديدار شد و گفت 

حال اين لحظه خود را نسپاريد  به جواب  

ما همه زاده ي عشقي مو غم حجر نگار 

بزنيد بر سر اين  چنگ و  ني و تار و رباب 

همه گفتيم ، شنيديم و كمي خنديديم  

تا كه مستي پريد از سرمان بعد يه خواب  

چشم وا كردم و ديدم به خودم امده ام  

باز من  ماندم و  تنهايي  و يك حسرت ناب  

 

((غزليات فرشيدشريفي))

 

٩٧/٤/١٣

ساعت٩:٠٠شب



:: برچسب‌ها: حافظ , سعدي , خيام , شهريار , فرشيدشريفي , غزليات , شعر , اشعار , ادبيات , حسرت ناب , طبيعت , ابي , مولانا , ديوان , شمس , عكس , متن زيبا , رمان , داريوش , ماكانبند , عكس طبيعت , ,
:: بازدید از این مطلب : 244
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 تير 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((خوش باوري ))

 

شده در عشق كسی سخت پريشان باشي؟ 

هي تو را پس بزند ليك تو خواهان باشي؟   

پيش  چشمت برود  با دگران خوش باشد 

و تو چون خار و خسي گوشه ايوان باشي 

بدهي سخت به احساس دلت وعده گران 

در نگاهش همه عمر كوچك و ارزان باشي  

طفل  احساس  تو  با  حادثه اي پير شود  

عشق ان است كه در ان خالق ديوان باشي 

چوب  خوش باوري  بر دل  بزني  نتواني 

پيش پايت همه سنگ باشد و لنگان باشي  

گوشه خلوت خود غم  زده  زانو  به بغل  

عشق  داند كه  دران  دايره  پنهان  باشي 

هر كجا خيمه زند عشق كه ميداني نيست  

عقل وهوش در سر دانا ، و تو  نادان باشي 

 

((غزلياتفرشيدشريفي))

 

t.me/farshidsharifimusic



:: برچسب‌ها: غزليات , حافظ , سعدي , ديوان , فرشيدشريفي , عكس , مناظر , منظره , طبيعت , خيام , مولانا , اشعار , شعر , ادبيات , پيامهاي , عاشقانه , متنهاي , عاشقانه , ابي , قميشي , داريوش , حامدهمايون , ,
:: بازدید از این مطلب : 236
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 27 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((برگرد))

گر زندگي با من به كامت نيست برگرد
بي عشق لطف زندگي در چيست؟ برگرد
گلهاي مهرت در دلم خشكيد ، پژمرد
ديگر برايم عاشقي كافيست ، برگرد
اي اخرين افسانه راهت را جدا كن
يك زره رحم گر در دلت باقيست برگرد
گفتي كه مردان دشنه را از رو نبندن
حالا كه زخم خنجرت كاريست ، برگرد
ديگر نفس در سينه همچون بغض سخت است
درياي نفرت در دلم جاريست برگرد
اي با دلم بد كرده اخر صبر تا كي ؟
در قلب من جايي برايت نيست برگرد
گفتي كه با من تا ابد صادق تريني
حالا كه ذاتت عينِ نامرديست برگرد

((غزليات فرشيدشريفي))

١٣٩٧/٢/٢



:: برچسب‌ها: حافظ , جامي , خيام , فرشيدشريفي , اشعار , غزليات , شعر , طبيعت زيبا , عكسها , موزيك , ترانه , سعدي ,
:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 ارديبهشت 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

‍ ((آينده))

من از اينده اي بي عشق و بي تقدير مي ترسم
از اين دنياي سرد و خالي از تدبير مي ترسم
گرفته دست تقديرم تمام وسعت شب را
كه از هر گردش خورشيد و هر تغيير مي ترسم
چو كاوسي كه هر شب خواب من اشفته مي سازد
دگر از خواب و از هر لحظه تعبير مي ترسم
سپيده ديده زد از نو ، درخشش در دل مرمر
من از خوب و بدَش در غالب تأثير مي ترسم
تصور مي كنم اينده اي را خفته در تشويش
كه از خود نيز چون ديوانه در زنجير مي ترسم
توهم زاده در ذهنم چنان با نطفه ابهام
كه از نوزاد خود در حاله تصوير مي ترسم
درونم سخت درگير هياهوي جهاني شد
كه در ان تا ابد از واژه تفسير مي ترسم

((غزليات فرشيدشريفي))

١٣٩٧/١/٢٦

t.me/farshidsharifimusic



:: برچسب‌ها: شعر , اشعار , غزليات , فرشيدشريفي , سعد , حافظ , داستان , پيامها , خيام , مولانا , مناظره , منظره , طبيعت , ,
:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 26 فروردين 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((خود كرده))

شده ايا تونخواهي برود ، دم نزني؟  

يا برايش همه عالمو برهم نزني؟  

بروي سخت بگيري به خودت ، نه نكند  

برود با دگر هم شانه شود ، غم نزني   

بعد بادخود بنشيني بزني از سر وهم 

پوك به پوك هي نخ سيگار ، ولي كم نزني  

شرم از كرده خود كرده ندامت به چه سود؟

سرخود گرم به مستي كني ،نم نم نزني 

اه اي باده فروش سر دروازه شهر  

بزن اين بار تو بر من كه تو در هم نزني  

بروي سخت بگيري كه مبادا برود 

لرزشي در تنم انداخت كه در بم نزني 

كم كمك از نظرت محو شود ، نتواني

سخت باشد كه به ابروي خودت خم نزني 

حالتم حالت دنياي مجازي شده بس 

خيره بر صفحه گوشي شدمو ، پم نزني 

((بداهه سرايي))

((غزليات فرشيدشريفي))



:: برچسب‌ها: حافظ , شهريار , مولانا , فرشيدشريفي , جامي , مولوي , كارو , سعدي , اشعار , غزليات , شعر , اشعار , ,
:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 4 اسفند 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((سرنوشت))

من اينجا در خيالم با تو درگير هم اغوشي
تو انجا سخت مي كوشي شوي رازي به اغوشي
من اينجا از تن عريان تو طورات مي سازم
تو انجا در ميان دست يك معشوق بي هوشي
من اينجاغرق در محراب لخت شانه ات مستم
تو انجا در خيال من ولي با او هم اغوشي
من اينجا سجده گاهم را به اغوش تو اراستم
ولي او مي كند از روي عادت با تو مدهوشي
من اينجا بر صلبب پيكرت اويخته ام عيسيٰ
ولي انجا تو در يك شهوت بيگانه مي جوشي
من از تورات و انجيل بر تنت افسانه مي سازم
ولي انجا تو بر تن از هوس يك جامه مي پوشي
من اينجا در خيالم سجده بر پيشانيت دارم
و تو در عالم شيداي خود غرق در فراموشي
دراينجاجسم عريان تو تن پوش خيالم شد
ولي تو از لب او جرعه ي مستانه مي نوشي

((فرشيدشريفي )) مهرماه ١٣٩٤
ساعت ٢:٤٤ شب
١٠/٧/١٣٩٤



:: برچسب‌ها: استادشهريار , حامد همايون , غزليات , مشاعره , ادبيات , ترانه , شعر , دل نوشته , عاشقانه ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : فرشيد شريفي

((طالع بد))

 

چنديست,,
خيال مي كنم كه نيست،،
دربتن من،،
نهال جوانيم،،
گويي كه من،،
به هواي عروسكي،،
دارم رها ميكنم ،،
اين جسم فانييم،،
روحم هميشه تا ته يك كوچه ميزند،،
هردم خيال پرسه باروح عروسكم،،
اما همين كه تا سر ان كوچه مي رسيم،،،
جمع ده و سه مي شود،،
آن طالع بدم،،
هرشب دوباره مي روم،،
تا امتحان كنم،،
با ضرب وجمع و منفي و تقسيم حال من،،
باز هم نشد،،
و رها مي كند چه زود،،
دست خيال مرا،،
دست عروسكم،،
مثل پرنداي اسير،،
دركنج يك قفس،،
خود را به اب و اتش و محراب ميزنم،،
اما سقوط ميكنم ازاسمان به زير،،
دارم گمان مي كنم ..
سالهاست مرده ام..



:: برچسب‌ها: شعر , موزيك , ترانه , غزليات , حامد همايون , رضا صادقي , اهنگها , ,
:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 دی 1395 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد